Social Icons

Yarsan

2012-12-30

کلام دستە جمعی، درویش علی میر درویشی



کلام دستە جمعی، درویش علی میر درویشی


در مهر ماه سال 1303 خورشیدی در خانواده ای متدین نوزادی متولد شد که او را علی میر نام نهادند. او دوران کودکی خود را در محل ترویج دین گوران در دول دالان یعنی توتشامی گذراند و با الطاف و عنایات حضرت آسید رستم حیدری و حضرت آسید شمس الدین حیدری رشد و نمو یافت که تاثیرات آن بعد ها نمایان شد


او به تدریج بزرگتر و بزرگتر شد و در زمینه تنبور و مقامهای کلامی آن و همچنین در تفاسیر دفاتر گوران و کتابت آنها به درجه استادی نایل گردید به نحوی که بسیاری از اساتید امروز علم و دانایی خود را مرهون زحمات ایشان می دانند



به سبب این دانایی و نیز پاکی و نجابتشان از آن پس او را درویش علمیر خطاب نمودند . با انقلاب ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی چون دین یارسان در اقلیت بود هر گونه ترویج و برگزاری کلاس در زمینه دین یاری ممنوع و با مشقت همراه بود از آن پس کار درویش علیمیر سختتر و هر روز تحت تعقیب بود چون او از مهمترین مروجین این دین محسوب می شد سالها آوارگی درد و رنج و دوری از زادگاهش و بی مهری و بی مسولیتی عده ای از افراد منافع طلب دل آن استاد گرامی را آزرده نمود. با وجود این همه سختی و تهمت و افترای سود جویان باز دست از فعالیت نکشید، بعد ها در سال 1373 خورشیدی بالاخره نظام حاکم با استفاده از نوکران و دست نشاندگان خود او را دست گیر نمود. شکنجه های روحی، کشیدن ناخن ها، شکستن انگشتان و ... از قبیل دردهایی بود که آن شخص بزرگوار باز هم توانست با توسل جستن به پیر خود و ایمان قلبیش تحمل نماید. بعد از مدتی حکم اعدامش صادر شد. ولی به دلیل ترس از خروش مردم یارسان حکم اعدام لغو وبعد از ماه ها درد و رنج از زندان آزاد و باز شروع به برگزاری کلاسهای دینی برای جوانان نمود. محبوبیت و ارزش او در میان مردم به اندازه ای بود که حتی شهرت جهانی پیدا کرد. همین باعث حسادت و بد بینی افرادی نسبت به او شد که شاید در بعضی رسانه ها و یا مجلات از او به خوبی یاد نکنند. آقای درویشی سالهای آخر عمرش را در توتشامی و در کنار پیر حقیقی خود سپری نمود تا اینکه دی ماه سال 1383 در اثر تصادفی دل خراش در همان مکان مقدس دیده از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت با مرگ او بسیاری از دوست داران حق و حقیقت معزا و اندکی از منافقان و سود جویان به قول خود خوشحال شدند. امید است ما نیز بتوانیم آن شخص بزرگوار را الگو قرار داده و بتوانیم در راه دین گامی موثر برداریم
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند = جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
--------------
کلام دستە جمعی، درویش علی میر درویشی
در مهر ماه سال 1303 خورشیدی در خانواده ای متدین نوزادی متولد شد که او را علی میر نام نهادند. او دوران کودکی خود را در محل ترویج دین گوران در دول دالان یعنی توتشامی گذراند و با الطاف و عنایات حضرت آسید رستم حیدری و حضرت آسید شمس الدین حیدری رشد و نمو یافت که تاثیرات آن بعد ها نمایان شد

او به تدریج بزرگتر و بزرگتر شد و در زمینه تنبور و مقامهای کلامی آن و همچنین در تفاسیر دفاتر گوران و کتابت آنها به درجه استادی نایل گردید به نحوی که بسیاری از اساتید امروز علم و دانایی خود را مرهون زحمات ایشان می دانند
به سبب این دانایی و نیز پاکی و نجابتشان از آن پس او را درویش علمیر خطاب نمودند . با انقلاب ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی چون دین یارسان در اقلیت بود هر گونه ترویج و برگزاری کلاس در زمینه دین یاری ممنوع و با مشقت همراه بود از آن پس کار درویش علیمیر سختتر و هر روز تحت تعقیب بود چون او از مهمترین مروجین این دین محسوب می شد سالها آوارگی درد و رنج و دوری از زادگاهش و بی مهری و بی مسولیتی عده ای از افراد منافع طلب دل آن استاد گرامی را آزرده نمود. با وجود این همه سختی و تهمت و افترای سود جویان باز دست از فعالیت نکشید، بعد ها در سال 1373 خورشیدی بالاخره نظام حاکم با استفاده از نوکران و دست نشاندگان خود او را دست گیر نمود. شکنجه های روحی، کشیدن ناخن ها، شکستن انگشتان و ... از قبیل دردهایی بود که آن شخص بزرگوار باز هم توانست با توسل جستن به پیر خود و ایمان قلبیش تحمل نماید. بعد از مدتی حکم اعدامش صادر شد. ولی به دلیل ترس از خروش مردم یارسان حکم اعدام لغو وبعد از ماه ها درد و رنج از زندان آزاد و باز شروع به برگزاری کلاسهای دینی برای جوانان نمود. محبوبیت و ارزش او در میان مردم به اندازه ای بود که حتی شهرت جهانی پیدا کرد. همین باعث حسادت و بد بینی افرادی نسبت به او شد که شاید در بعضی رسانه ها و یا مجلات از او به خوبی یاد نکنند. آقای درویشی سالهای آخر عمرش را در توتشامی و در کنار پیر حقیقی خود سپری نمود تا اینکه دی ماه سال 1383 در اثر تصادفی دل خراش در همان مکان مقدس دیده از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت با مرگ او بسیاری از دوست داران حق و حقیقت معزا و اندکی از منافقان و سود جویان به قول خود خوشحال شدند. امید است ما نیز بتوانیم آن شخص بزرگوار را الگو قرار داده و بتوانیم در راه دین گامی موثر برداریم
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند = جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar